یادی از شهید رهبر بی بدیل دات کام: جاده کاملا بسته شده بود، موتور را کنار انداخته و حدود 50 متر دویدم و خودم را از لابه لای خودرو ها، تانک و یک لودر سوخته به نفربر سوخته رساندم، از زیر آن که به اندازه 1 متر در1/5 متر سوراخ شده بود به داخل نفر بر رفتم. نفربر که بامداد مورد هدف قرار گرفته بود همچنان داغ به نظر می رسید، در صورتیکه نم نم باران مقداری از حرارت آنرا گرفته بود، اما اثری از شهدا نبود انگار پیکر مطهر شهدا پودر شده بود، پس هیچ آثاری از آنها وجود نداشت. به گزارش بی بدیل دات کام به نقل از ایسنا، شهید غلامرضا رهبر اولین گزارشگر شهید صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران است که روز ۲۱ دی ماه سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید. احمد دواتگر آزاده و جانباز دوران دفاع مقدس در خاطره ای پیرامون شهادت خبرنگار شهید غلامرضا رهبر روایت می کند: در یکی از روزهای عملیات «کربلای ۵» ساعت ۱۰ صبح، گروهی فیلمبردار از بچه های صدا و سیما آمده بودند در خط دوم و اصرار داشتند حتما برای فیلمبرداری به خط اول که بیش از یک کیلومتر با ما فاصله داشت، منتقل شوند. تقریباً دو روزی بود که از شهادت برخی از بچه ها گردان مکانیزه از لشکر ۲۵ کربلا گذشته بود و حسابی بچه های گردان از این بابت ناراحت بودند... بگذریم. سر تیم این گروه فیلمبرداری از صدا و سیما، با «سید غلامرضا رهبر» بود که اصرار داشت که با نفربر به خط برود ظاهراً از قبل به آنها گفته شده بود تنها با نفربر می شود در این راه تردد کرد. یکی از خشایارها (نوعی نفربر) را پر از مهماتی مثل «خمپاره ۶۰» و «آرپی جی» کردیم تا برای خط بفرستیم، آنها چهار نفر بودند و مدام اصرار می کردند که همراه همین نفربر خشایار اعزام شوند. به آنها گفتم اعزام شما با این نفربر به صلاح نیست. بمانید و با نفربر بعدی که مقرر است به خط برود تا شهدا و مجروحان را به عقب بیاورد، بروید، اما فایده ای نداشت. پایشان را داخل یک کفش کرده بودند که حتما با همان نفربر به خط بروند. اصرار شهید رهبر سبب شد تا آنها را داخل آن نفربر جا دهیم، راننده نفربر را روشن کرد و به سمت خط حرکت کرد، چند باری با بی سیم چی آن نفربر تماس داشتم تا این که متأسفانه سر سه راه مرگ روی کانال پرورش ماهی شلمچه نفربر پر از مهمات ما توسط هلی کوپتر عراقی مورد به هدف خوردن موشک قرار گرفت، بچه های گردان درون خط سریع این مساله را اطلاع دادند. غروب آن روز سردار «احمد نوریان» مسئول ستاد لشکر به بنده اظهار داشت: «دواتگر! با بچه های اطلاعات عملیات برو جلو و ببین چطور میتوان با نفربر دیگری به خط مهمات برسانیم.» در صورتیکه نم نم باران نیز درحال باریدن بود، با دو نفر از بچه های اطلاعات و عملیات با موتور به سمت خط اول حرکت کردم، موتورم هوندا ۱۲۵ بود و آن دو نیز با موتور ۲۵۰ جلوتر از من حرکت می کردند، آتش دشمن آن قدر سنگین بود که شهادتین خودرا گفته بودم، وجب به وجب منطقه با انواع گلوله و خمپاره زده می شد، نرسیده به سه راه مرگ، چندین گلوله روی زمین افتاد در صورتیکه با موتور جلویی حدود ۱۰۰ متری فاصله داشتم هر دو نفرشان روی زمین افتادند خودم را به بالای سرشان رساندم اما شدت جراحت آنها آن قدر زیاد بود که پیش از رسیدنم به شهادت رسیده بودند. از آنجا که جاده کاملا بسته شده بود، موتور را کنار انداخته و حدود ۵۰ متر دویدم و خودم را از لابه لای خودرو ها، تانک و یک لودر سوخته به نفربر سوخته رساندم، از زیر آن که به اندازه ۱ متر در۱/۵ متر سوراخ شده بود به داخل نفر بر رفتم. نفربر که بامداد مورد هدف قرار گرفته بود همچنان داغ به نظر می رسید، در صورتیکه نم نم باران مقداری از حرارت آنرا گرفته بود، اما اثری از شهدا نبود انگار پیکر مطهر شهدا پودر شده بود، پس هیچ آثاری از آنها وجود نداشت. کمی جلوتر داخل سنگری که بچه های لشکر ۲۷ در آن حضور داشتند رفته و از بی سیم آنها وارد فرکانس بی سیم لشکر شدم و به هر طریقی که بود به آنها گفتم که جاده کاملا بسته شده است، ساعاتی بعد، سه راه مرگ شلمچه به هر طریقی که بود برای عبور یک نفربر باز شد. فردای آن روز، از دکتر ندافی عزیز از بچه های گردان مکانیزه موضوع هدف قرار گرفتن نفربر پر از مهمات و تیم شهید رهبر را جویا شدم و او اعلان نمود که وی و همراهانش پیش از سه راه مرگ وقتی آتش سنگین دشمن را دیده بودند از نفربر بیرون آمده و حتی ساعاتی از ما فیلم برداری کرده اند و بعداز ظهر وقتی خواستند با یک نفربر پی ام پی به عقب بیایند با به هدف خوردن گلوله مستقیم تانک به این نفربر به شهادت رسیدند. مدتی گذشت تا این که گروهی دیگر از بچه های صدا و سیما آمده بودند تا پیگیر چگونگی شهادت شهید رهبر و دوستانش شوند، ماجرا را برای آنها شرح دادم، تعجب آنها این بود که پیکر مبارک این شهدا چه شده است، باورش برای آنها خیلی مشکل بود. بااینکه سال ها از آن زمان می گذرد، اما تا به امروز هیچ آثاری از پیکر مطهر شهید رهبر و همراهانش و دو خدمه آن نفربر نشد. شاید تقدیر اینگونه باشد که همچنان بایستی منتظر ماند تا بلکه سرانجام خبری از آنها بدست آید. منبع: بی بدیل دات كام 1400/10/22 12:36:15 5.0 / 5 734 تگهای خبر: اثر , صدا و سیما , فیلم این مطلب را می پسندید؟ (1) (0) تازه ترین مطالب مرتبط اکران فیلمی با بازی کیلین مورفی در فرهنگسرای ارسباران فارس باقری نمایش پیوتر اوهه را به صحنه می آورد زمستان در گالری ها چه رنگی است؟ نامعلوم در آستانه اکران نظرات بینندگان در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۹ بعلاوه ۴