فیلم های فجر ۳۶ در نگاه منتقدان جشن دلتنگی فاقد قصه بود، پرداختی كه متعلق به مدیوم سینما نیست بی بدیل دات كام: یك منتقد درباره فیلم جشن دلتنگی نوشت این اثر همایشی است كه به یك فیلم سینمایی تبدیل می گردد و بیشتر در حد ایده است. به گزارش بی بدیل دات كام به نقل از مهر، محمدرضا لطفی منتقد و كارگردان سینما نقدی بر فیلم «جشن دلتنگی» به كارگردانی پوریا آذربایجانی نوشت.در این نقد چنین آمده است: «نگاهی به فیلم «جشن دلتنگی»همایشی كه فیلم سینمایی می شودهمواره نطفه یك اثر هنری و یا حتی فرهنگی با ایده شكل می گیرد و در گام بعدی كانسپت آن اثر هنری است كه پیكر تراشی می گردد و سپس نوبت به زایش كه همان انتخاب مدیوم است فرا می رسد كه به زعم من این مهمترین بخش یك اثر هنری است.خیلی از فیلم های سینمایی هستند كه مفهوم و ایده بسیار خوبی دارند اما سوالی كه درباره آنها مطرح می گردد این است كه چرا مدیوم سینما؟ چرا فیلم سینمایی؟ آیا این سوژه و این نوع بیان مناسب یك مقاله در روزنامه یا یك خطابه در دانشگاه و یا برگزاری یك همایش نیست؟آیا بهتر نیست از این سوژه فیلم مستند ساخته شود؟ یا بهتر نیست مدیوم رمان را انتخاب كنیم؟اینها پرسش هایی است كه در مورد نه تنها فیلم های سینمایی، كه خیلی از آثار هنری می توان سوال كرد و بسیارند هنرمندانی كه واقعا دلیل انتخاب مدیومشان را نمی دانند.«جشن دلتنگی» به زعم من تبلور و اوج این مسیر غلط است كه سبب می گردد هیچ رنگی از سینما در آن نباشد... به راستی چرا مدیوم سینما وقتی مقرر است هیچ قصه ای گفته نشود و ما از اول فیلم تا آخر سه گروه آدم با چندین و چند شخصیت ببینیم كه همه از همان ابتدا راه می روند و معضل و حرف و دنیا و دیالوگ اول و آخرشان اینستاگرام است و از آن حرف می زنند.فیلم می خواهد به معضلات دنیای مجازی و صدمه های آن بپردازد... همین... باور كنید همین و فیلمساز برای فهماندن این كانسپت به یك مشت تصویر آدم هایی كه موبایل در دست دارند و در تمام صحنه ها دارند پست در اینستاگرام می گذارند و در تمام طول شبانه روز كار و حرف و مشكل و بدبختی غیر از فضای مجازی و اینستا ندارند بسنده كرده است و بدون هیچ طرح قصه و شخصیت پردازی فیلم را جلو برده است.زمانی كه شما می خواهی درباره مفهوم و پیامی صحبت كنید و حتی وقتی می خواهید روی چیزی تاكید داشته باشید باید در نهایت ظرافت به این مهم نائل بیایید... وگرنه تكرار بیش از اندازه و گل درشت آن نتیجه ای جز كاریكاتور نمی دهد.متاسفانه «جشن دلتنگی» فیلم خوبی نیست و شاید فراتر از آن، این نوع پرداخت اصلا متعلق به مدیوم سینما نیست و بهتر است با این شیوه پلات و گویش به جای صرف هزینه زیاد به یك یا چند همایش درباره معضلات فضای مجازی بسنده می شد... سینما قصه می خواهد، شخصیت می خواهد و داستان و تعلیق... اما «جشن دلتنگی» كاملا فاقد این بدیهیات است و حدودا از پلان اول تا پلان آخر همه موبایل به دست دارند و تمام حرف و دعوا و مشكل و زندگی هایشان هم اینستا و فضای مجازی است... چیزی كه از زور تكرار دیگر خنده دار می گردد.پوریا آذربایجانی فیلمساز با استعدادی است... مشخص است كه اهل فیلم دیدن و كتاب خواندن است... اما چطور و چگونه چنین فیلمسازی با بن مایه خوبی در نهایت چنین اثری را خلق می كند، این چیزی است كه تنها از كارخانه حیرت انگیز سینمای ایران بر می آید، كه كارگردانی با استعداد با انتخاب سوژه ای كه اتفاقا اگر به درستی به آن پرداخت می شد، می توانست بسیار درگیر كننده و اثرگذار باشد و طیف عظیمی از جامعه با آن ارتباط برقرار كنند، در نهایت محصولی عرضه می دهد كه حتی اصول اولیه سینما و درام را هم رعایت نمی كند و در بخش فنی و كارگردانی و بازی ها هم هیچ ردپایی از ذوق و خلاقیت به چشم نمی خورد.» 1396/11/20 21:53:12 5.0 / 5 2872 تگهای خبر: اثر , اثر هنری , سینما , فیلم این مطلب را می پسندید؟ (1) (0) تازه ترین مطالب مرتبط صدایش بزنیم هنرمند، همین و بس! قصه تیتراژهای عصبانی زخم کاری فارابی فیلسوف مسلمان با نظریات حکمرانی روز فرهنگی شیراز در تانزانیا نظرات بینندگان در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۲ بعلاوه ۳