بی بدیل  - Bibadil
01 آذر 1403   21 نوامبر 2024
نام کاربر:
کاربر مهمان



به جامعه مجازی بی بدیل بپیوندید... ورود ثبت نام
قرآن کریم

القلم

از نوع مکی ، جزء 29  مشتمل بر 52 آیه

Al-Qalam (The Pen, (the Letter) N)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (1 )
ن (قسم به نون که شاید نام نور و ناصر حق یا لوح نور خداست) و قسم به قلم (علم فعلی ازلی) و آنچه (تا ابد در لوح محفوظ عالم) خواهند نگاشت.
N and the writing utensil/pen and what they write/inscribe/draft.
مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ (2 )
که تو به لطف و رحمت پروردگارت هرگز دیوانه نیستی.
you are not with your Lord`s blessing/goodness with mad/insane.
وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ (3 )
و البته تو را پاداشی نامحدود است.
And that truly for you (is) a reward (E) not interrupted/weakened (continuous).
وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 )
و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراسته‌ای.
And that you are on (E) great nature/character.
فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ (5 )
و به زودی تو و مخالفانت مشاهده می‌کنید.
So you will see/look/understand, and they (will) see/look/understand.
بِأَيْيِكُمُ الْمَفْتُونُ (6 )
که از شما کدام یک (به اوهام و خیالات باطل) مفتون و دیوانه‌اند.
With which of you (is) the insane.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (7 )
البته خدایت داناتر است که از راه خدا گمراه کیست و بهتر می‌داند که هدایت یافتگان عالم کیانند.
That truly your Lord He is more knowing with who misguided from His way/path , and He is more knowing with the guided.
فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ (8 )
پس هرگز از مردم کافری که آیات خدا را تکذیب می‌کنند پیروی مکن.
So do not obey the liars/deniers/falsifiers.
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ (9 )
کافران بسیار مایلند که تو با آنها مداهنه و مداراکنی (و متعرض بتهاشان نشوی) تا آنها هم (به نفاق) با تو مداهنه و مدارا کنند.
They wished/desired if you grease/flatter with hypocrisy , so they grease/flatter with hypocrisy .
وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ (10 )
و تو هرگز اطاعت مکن احدی از منافقان دون را که دایم (به دروغ) سوگند می‌خورند.
And do not obey every/each habitual swearer despised/humiliated .
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ (11 )
و آن کس که دایم عیبجویی و سخن‌چینی می‌کند.
Backbiter/urger , walking gossiper with slander/malice .
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ (12 )
و خلق را هر چه بتواند از خیر باز می‌دارد و به ظلم و بدکاری می‌کوشد.
Miser/often preventing to the good/generosity , transgressor/violator , sinner/criminal.
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ (13 )
با این همه عیب، باز متکبر است و خشن با آنکه حرامزاده و بی‌اصل و نسب است.
Rough/rude , after that a known mean low or evil person .
أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ (14 )
(پیرو چنین کسی) برای این که مال و فرزندان بسیار دارد (نباید شد).
That (E) he was (owner) of property/wealth and sons and daughters.
إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (15 )
در صورتی که چون آیات ما را بر او تلاوت کنند گوید: این سخنان افسانه پیشینیان است.
If Our verses/evidences are read/recited on him, he said: "The first`s/beginner`s myths ."
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ (16 )
به زودی بر خرطوم و بینی‌اش داغ (شمشیر) نهیم. (این آیات در حقّ ولید مغیره عمّ ابو جهل که روز بدر بر حسب وعده حق به شمشیر علی علیه السلام بینی‌اش بشکافت نازل آمد ولی بر هر که مانند اوست تا ابد شامل است).
We will brand him by fire/mark him on the nose/trunk/snout (usually used for elephants).
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ (17 )
ما کافران را (به قحط و سختی) آزمودیم چنانکه اهل آن بستان را آزمودیم، که قسم خوردند که صبحگاه میوه‌اش را بچینند (تا فقیران آگاه نشوند).
We (E) tested them as/like We tested the treed garden`s owners/friends/company when they swore/made oath (that) they will cut it off (E) (will harvest it) by the morning/day break.
وَلَا يَسْتَثْنُونَ (18 )
و هیچ استثناء نکردند (ان شاء اللَه نگفتند و به خواست خدا معتقد نبودند).
And nor they exempt/make exception.
فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ (19 )
بدین سبب همان شب هنوز به خواب بودند که از جانب خدا آتش عذابی نازل شد.
So a circler/walker (twister/tornado) circled/walked on them, and (while) they are sleeping/quiet/ still .
فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ (20 )
و بامدادان درختهای آن بستان چون خاکستری سیاه گردید.
So it became/became in the morning as/like the harvested land/isolated sandy area .
فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ (21 )
صبحگاه یکدیگر را صدا کردند.
So they called each other in the morning/daybreak:
أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَارِمِينَ (22 )
که برخیزید اگر میوه بستان را خواهید چید به بستانتان روید.
That (E) go early on (to) your cultivation/plantation if you were cutting/shearing off (harvesting).
فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ (23 )
آنها سوی بستان روان شده و آهسته سخن می‌گفتند.
So they left/set out , and they are conversing quietly:
أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ (24 )
که امروز مواظب باشید فقیری در این باغ بر شما وارد نشود.
That (E) no poor oppressed enters it (E) on you today/the day.
وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْدٍ قَادِرِينَ (25 )
و صبحدم با شوق و عزم و توانایی (بر منع فقیران) به باغ رفتند.
And they went early on anger/prevention , capable/able .
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ (26 )
چون باغ را به آن حال دیدند با خود گفتند: (باغ ما نه اینست) ما یقین راه را گم کرده‌ایم؟
So when they saw it, they said: "That we are misguided (E)."
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (27 )
یا بلکه (باغ همان است و) ما (به قهر خدا از میوه‌اش) محروم شده‌ایم؟
But we are deprived.
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ (28 )
یک نفر بهترین اولاد و عادلترین‌شان به آنها گفت: من به شما نگفتم چرا (شکر نعمت و) تسبیح و ستایش خدا را بجا نیاورید؟
Their most honoured/moderate said: "Did I not say to you if only you praise/glorify?"
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ (29 )
آنان همه گفتند: خدای ما (از ظلم) منزّه است، آری ما خود (در حق خویش) ستم کردیم.
They said: "Our Lord`s praise/glory, we were unjust/oppressive."
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ (30 )
و رو به یکدیگر کرده به ملامت و نکوهش هم پرداختند.
So some/part of them approached/came on (to) some (each other) blaming/reprimanding each other.
قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ (31 )
گفتند: ای وای بر ما که سخت سرکش بودیم.
They said: "Oh, our calamity , we (E), we were tyrannizing/arrogant ."
عَسَىٰ رَبُّنَا أَنْ يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا رَاغِبُونَ (32 )
اینک امیدواریم که پروردگار ما به جای آن، بستان بهتری به ما عطا کند، که (از این پس) ما همیشه به خدای خود مشتاقیم.
Maybe/perhaps that (E) our Lord exchanges/substitutes (for) us better than it, that we are to our Lord desiring/wishing.
كَذَٰلِكَ الْعَذَابُ ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (33 )
این گونه است عذاب (دنیا) و البته عذاب آخرت بسیار سخت‌تر است اگر مردم بدانند.
As/like that (is) the torture, and the end`s (other life`s) torture (E) (is) greater if they were knowing.
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ (34 )
(در آخرت) برای متقیان نزد پروردگارشان باغهای بهشت پرنعمت خواهد بود.
That truly to the fearing and obeying at their Lord (are) the blessed treed gardens/paradises.
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ (35 )
آیا هرگز اهل اسلام را با کافران بدکار یکسان قرار می‌دهیم؟
Do We make the Moslems/submitters as the criminals/sinners?
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (36 )
شما را چیست؟چگونه شما (این چنین) حکم (ظالمانه) می‌کنید؟
What/why (is it) for you, how you judge/rule?
أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ (37 )
آیا شما را کتابی است (آسمانی) که در آن این حکم می‌خوانید؟
Or for you (is) a Book in it you study/read ?
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ (38 )
که هر آنچه به هوای نفس بخواهید شما را فراهم است؟
That for you in it (is) what (E) you prefer choose.
أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۙ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ (39 )
یا شما را بر ما (به عدم عقاب) عهد و سوگند دائمی تا روز قیامت است که هر چه حکم فرمایید به یقین بر شما فراهم است؟
Or for you (are) rights/oaths on Us reaching to the Resurrection Day, that for you then (is) what (E) you judge/rule.
سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذَٰلِكَ زَعِيمٌ (40 )
از آنان بپرس تا کدام ضامن این پیمانند؟
Ask/question them which of them (is) with that a leader/grantor?
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ (41 )
یا آنها گواهانی (بر دعوی خود) دارند؟اگر راست می‌گویند آن گواهان را حاضر کنند.
Or for them (are) partners (with God)? So they should come with their partners (with God) if they were truthful.
يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ (42 )
در آن روز بسیار سخت به سجده خدا خوانده شوند و نتوانند.
A day/time being uncovered/(relieved) of (a) shin/leg, and they be/are being called repeatedly to the prostration, so they are not able.
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ (43 )
چشمانشان ذلیل و ترسان، ذلّت و حسرت آنها را فرا گرفته و از این پیش (در دنیا) با تن سالم به سجده خدا آنها را می‌خواندند (ولی اجابت نکردند).
Their eyesights/understanding (are) humble/submissive , humiliation/disgrace burdens/depresses them , and they had become being called repeatedly to the prostration and they are safe/secure.
فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِيثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ (44 )
(ای رسول، تو کیفر) مکذّبان و منکران قرآن را به من واگذار که ما آنها را از آنجا که نفهمند (و گمان نعمت کنند) به عذاب سخت در افکنیم.
So leave Me and who lies/denies/falsifies with this the information/speech, We will lead them gradually from where/when they do not know.
وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ (45 )
و آنها را مهلت دهم که البته کید من قوی و بسیار سخت است.
And I extend for them in time/life , that truly My plotting/conspiring (is) solid/strong .
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46 )
آیا تو از کافران امت مزد رسالت خواهی که بار غرامتش بر آنها گران است؟
Or (do) you ask/question them (for) a wage/fee so they are heavy/loaded/burdened from (a) burdensome debt?
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47 )
یا آنکه از عالم غیب آگاهند تا از آنجا چیزی بر نویسند؟
Or at them (is) the unseen/absent/(future) , so they are writing/dictating/ordering?
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ (48 )
باز تو برای حکم خدای خود صبر کن و مانند صاحب ماهی (یونس که از خشم در عذاب امت تعجیل کرد) مباش که (عاقبت پشیمان شد و در ظلمت زندان شکم ماهی افتاد و) به حال غم و اندوه (خدا را بر نجات خود) خواند.
So be patient for your Lord`s judgment/rule, and do not be as the large fish`s/whale`s owner/friend/company when he called/cried and he is held/quietened/suppressed.
لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ (49 )
که اگر لطف و رحمت پروردگارش در نیافتی با نکوهش به صحرای بی‌آب و گیاه در افتادی (و هلاک شدی).
Had it not been for a blessing/goodness from his Lord, (that) caught up (to)/reached him , he would have been discarded/cast off at the open/space, and he is blamed/defamed .
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50 )
باز (چون به درگاه حق نالید) خدایش برگزید و از صالحانش گردانید.
So his Lord chose/purified him, so He made him from the correct/righteous.
وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51 )
البته نزدیک است که کافران به چشمان (بد) خود (چشم زخمت زنند و) از پایت در آورند، آن گاه که آیات قرآن بشنوند و (چون در فصاحتش حیرت کنند از شدت حسد) گویند که این شخص عجب دیوانه است.
And if those who disbelieved were about/almost to make you stumble/slip (E) with their eyesights when they heard/listened (to) the remembrance/reminder (the Koran), and they say: "That he truly is mad/insane (E) ".
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ (52 )
در حالی که این کتاب الهی جز ذکر و پند و حکمت برای عالمیان هیچ نیست.
And he/it is not except a reminder to the creations all together/(universes).431
بازگشت به انتخاب سوره های قرآن کریم
تمام حقوق معنوی سایت بی بدیل طبق قوانین مالکیت معنوی محفوظ میباشد
درباره ما  پیشنهادات  تبادل لینک
سایت بی بدیل دات کام  ،