قرآن کریم
البلد
از نوع مکی ، جزء 30 مشتمل بر 20 آیه
Al-Balad (The City, This Countryside)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ لَا أُقْسِمُ بِهَٰذَا الْبَلَدِ (1 )
نه، سوگند به این بلد (مکّه معظّم و مسجد کعبه محترم).
I do not swear/make oath with that, the country/land .
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَٰذَا الْبَلَدِ (2 )
و حال آنکه تو (ای رسول گرامی) در این بلد منزل داری.
And you are placed in/occupying (residing) at this , the country/land.
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ (3 )
و قسم به پدر (بزرگوار انسان، آدم صفی) و فرزندان (خدا پرست) او.
And a father and what he gave birth (to)/procreated.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ (4 )
که ما انسان را به حقیقت در رنج و مشقّت آفریدیم (و به بلا و محنتش آزمودیم).
We had created the human/mankind in hardship .
أَيَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ (5 )
آیا انسان پندارد که هیچ کس بر او توانایی ندارد؟
Does he think/suppose that no one is capable/over powering on (over) him?
يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُبَدًا (6 )
میگوید: من مال بسیاری تلف کردم.
He says: "I destroyed/wasted plenty property/possession/wealth."
أَيَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ (7 )
آیا پندارد احدی او را ندیده (و افکار و اعمال بدش را ندانسته و ریا و نفاقش را نمیداند).
Does he think/suppose that (E) no one sees him?
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ (8 )
آیا ما به او دو چشم عطا نکردیم؟
Did We not make/create for him two eyes?
وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ (9 )
و زبان و دو لب به او ندادیم؟
And a tongue , and two lips?
وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ (10 )
و راه خیر و شر را به او ننمودیم؟
And We guided him (to) the two paths/good or bad ?
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (11 )
باز هم به عقبه (تکلیف) تن در نداد.
So he did not rush/force (himself) into the high mountain path/road ?
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ (12 )
و چگونه توان دانست که آن عقبه (تکلیف و ایمان) چیست؟
And what made you know/informed you what the high mountain path/road (is) ?
فَكُّ رَقَبَةٍ (13 )
آن بنده (در راه خدا) آزاد کردن است.
Releasing/freeing a neck/person/slave.
أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ (14 )
و طعام دادن در روز قحطی و گرسنگی است.
Or feeding in a day/time of hunger/starvation/famine.
يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ (15 )
به یتیم خویشاوندان خود.
An orphan of a relation/near/close.
أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ (16 )
یا به فقیر مضطرّ خاک نشین.
Or a poorest of poor/poor oppressed of poverty.
ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (17 )
و آن گاه هم از آنان باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به اهمیتت صبر و مهربانی با خلق سفارش میکنند.
Then he was from those who believed and directed/commanded each other with the patience, and directed/commanded each other with the mercy/compassion .
أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ (18 )
که آنها اهل یمین و سعادتند (و نامه عمل به دست راست گیرند).
Those are the blessings`/right`s (side`s/hand`s) owners/friends/company.
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ (19 )
و آنان که به آیات ما (قرآن و دیگر کتب آسمانی) کافر شدند آنها اهل شومی و شقاوتند (نامه عمل به دست چپ دارند).
And those who disbelieved with Our verses/evidences , they are the bad omen`s/left side`s owners/friends/company.
عَلَيْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ (20 )
بر آن کافران آتشی سر پوشیده (که از آن راه گریزی نیست) احاطه خواهد کرد.
Stationary/residing fire (is) on them.
بازگشت به انتخاب سوره های قرآن کریم
|